یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
مباهله

حوزه/ بر اساس روایتى در تفسیر المیزان، دعوت به مباهله مخصوص نصارى نبوده و پیامبر صلى الله علیه وآله از یهودیان نیز براى مباهله دعوت كردند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، استاد محسن قرائتی در تفسیر نور به ارائه «نکات ناب» و «پیام های زیبای آیات قرآن کریم» پرداخته که حوزه نیوز در این نوشتار، آیه 60 و 61 سوره مبارکه آل عمران را در قالب مجموعه «قطره ای از دریا» ارائه می نماید.

* آيه 60         

الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ

* ترجمه                      

حق، همان است كه از جانب پروردگار توست، پس از تردید كنندگان مباش.

* نکته ها                     

كلمه ‏ى «مُمتَرین» از «مِرْیة» به معناى شك و تردید است. عین این آیه در سوره ‏ى بقره آیه 147 نیز آمده است. با این آیه روشن مى ‏شود كه سخن حقّ و پایدار تنها از جانب خدایى است كه خود حقّ و ثابت است وگرنه از انسان ‏هایى كه در طوفان هوس ها و غرایز ثباتى ندارند، قانون و سخن پایدار را نمى ‏توان انتظار داشت.

* پيام ها                      

1- بیان حق، رمز ربوبیّت و تربیت است. «الحقّ من ربّك»

2- ثبات و حقّانیت، جز در راه خدا، كلام خدا و قانون خداوند، وجود ندارد. «الحقّ من ربّك»

3- تعداد زیاد مخالفان، تلاش و فعّالیت آنان، و ثروت و تبلیغاتشان، نباید در حقّانیّت راه و عقاید ما تأثیر گذارد. «فلا تكن من الممترین»

 

* آيه 61                     

فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ

* ترجمه                      

پس هر كه با تو، بعد از علم و دانشى كه به تو رسیده است، درباره او (عیسى) به ستیز و محاجّه برخیزد (و از قبول حقّ شانه خالى كند) بگو: بیائید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان را (كسى كه به منزله خودمان است) و خودتان را بخوانیم، سپس (به درگاه خدا) مباهله و زارى كنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

* نکته ها                     

واژه ‏ى «نَبتَهل» از ریشه‌‏ى «اِبتهال» به معناى بازكردن دست‏ها و آرنج‏ها براى دعا، به سوى آسمان است واین آیه به دلیل این واژه، به آیه‏‌ى مباهله معروف گشته است. مباهله، یعنى توجّه و تضرّع دو گروه مخالف یكدیگر، به درگاه خدا و تقاضاى لعنت و هلاكت براى طرف مقابل كه از نظر او اهل باطل است.[1]

در تفاسیر شیعه و سنى و برخى كتب حدیث و تاریخ مى ‏خوانیم كه در سال دهم هجرى، افرادى از سوى رسول خدا صلى الله علیه وآله مأمور تبلیغ اسلام در منطقه نجران از بلاد یمن شدند. مسیحیانِ نجران نیز هیئتى را به نمایندگى از سوى خود براى گفتگو با پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله به مدینه گسیل داشتند. با وجود گفتگوهایى كه میان آنان و پیامبر صلى الله علیه وآله ردّ و بدل شد، باز هم آنان بهانه ‏جویى كرده و در حقّانیّت اسلام ابراز تردید مى‏ كردند. این آیه نازل شد و خطاب به پیامبر فرمود: به كسانى كه با تو محاجّه و جدال كرده، و از قبول حقّ شانه خالى مى ‏كنند، بگو: بیایید با فراخواندن فرزندان و زنان و خودمان، خدا را بخوانیم و با حالت تضرّع و ابتهال بر دروغگویان نفرین كنیم و هر نفرینى كه دامن گروه مقابل را گرفت، معلوم مى شود كه راه او باطل است و با این وسیله به این گفتگو و جدال پایان دهیم.

هنگامى كه نمایندگان مسیحیان نجران، پیشنهاد مباهله را از رسول اكرم ‏صلى الله علیه وآله شنیدند، به یكدیگر نگاه كرده و متحیّر ماندند. آنان مهلت خواستند تا در این باره فكر و اندیشه و مشورت كنند. بزرگِ نصارى به آنها گفت: شما پیشنهاد را بپذیرید و اگر دیدید كه پیامبر با سروصدا و جمعیّتى انبوه براى نفرین مى ‏آید، نگران نباشید و بدانید كه خبرى نیست، ولى اگر با افراد معدودى به میدان آمد، از انجام مباهله صرف ‏نظر و با او مصالحه كنید.

روز مباهله، آنها دیدند كه پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله همراه با دو كودك و یك جوان و یك زن بیرون آمدند. آن دو كودك، حسن و حسین‏ علیهما السلام و آن جوان، علىّ ‏بن ابى ‏طالب ‏علیهما السلام و آن زن فاطمه ‏ى زهرا علیها السلام دختر پیامبر صلى الله علیه وآله بودند.

اُسقف مسیحیان گفت: من چهره ‏هایى را مى‏بینم كه اگر از خداوند بخواهند كوه از جا كنده شود، كنده مى ‏شود. اگر این افراد نفرین كنند، یك نفر مسیحى روى زمین باقى نمى ‏ماند؛ لذا از مباهله اعلام انصراف كرده و حاضر به مصالحه شدند.[2]

این ماجرا، علاوه بر تفاسیر شیعه، در منابع معتبر اهل سنّت نیز آمده است.[3]

روز مباهله، بیست وچهارم یا بیست و پنجم ماه ذى ‏الحجّه بوده و محل آن در روزگار پیامبر صلى الله علیه وآله در بیرون شهر مدینه بوده كه اكنون داخل شهر قرار گرفته و در آن محل، مسجدى به نام «مسجد الاجابة» ساخته شده است. فاصله‏‌ى این مسجد تا مسجدالنّبى تقریباً دو كیلومتر است. «الّلهم ارزقنا زیارته و شفاعته».

بر اساس روایتى در تفسیر المیزان، دعوت به مباهله مخصوص نصارى نبوده و پیامبر صلى الله علیه وآله از یهودیان نیز براى مباهله دعوت كردند.

مباهله، خاصّ زمان پیامبر صلى الله علیه وآله نبوده است، بلكه بر اساس برخى از روایات، دیگر مؤمنان نیز مى توانند مباهله كنند. امام صادق ‏علیه السلام در این ‏باره دستوراتى داده ‏اند.[4]

سؤال: در این ماجرا تنها فاطمه زهرا علیها السلام حضور داشت، پس چرا قرآن كلمه‏ ى جمع «نساءنا» را بكار برده است؟

پاسخ: در قرآن مواردى است كه خداوند از یك نفر به صورت «جمع» یاد مى‏ كند، مانند آیه 181 سوره آل ‏عمران كه یك نفر از روى توهین گفت: خدا فقیر است، ولى آیه به صورت جمع مى ‏فرماید: «الّذین قالوا انّ اللّه فقیر» چنانكه قرآن درباره حضرت ابراهیم‏ علیه السلام مى ‏فرماید: ابراهیم یك امّت است، با آنكه یك ‏نفر بیشتر نبود.

گرچه پیامبر مى ‏توانست خود شخصاً نفرین كند وكارى به علىّ، فاطمه، حسن و حسین‏ علیهم السلام نداشته باشد، ولى خدا و رسول، با این عمل به ما فهماندند كه این افراد، یاران و شریكان رسول خدا در دعوت به حقّ و هدف او هستند و همراه او آماده ‏ى استقبال از خطر بوده و تداوم‏گر حركت او مى ‏باشند.

* پيام ها                      

1- اگر انسان ایمان به هدف داشته باشد، حاضر است خود و نزدیك ‏ترین بستگانش را در معرض خطر قرار دهد. «من بعد ما جائك من العلم»

2- آخرین برگ برنده و سلاح برنده مؤمن، دعاست. «فقل تعالوا ندع»

3- فرزند دخترى، همچون فرزند پسرى، فرزند خود انسان است. «ابنائنا» بنابراین امام حسن و امام حسین علیهما السلام فرزندان پیامبرند.

4- زن و مرد در صحنه ‏هاى مختلف دینى، در كنار همدیگر مطرحند. «نسائنا»

5 - در دعا، حالات اهل دعا مهم است، نه تعداد آنها. گروه مباهله كننده پنج نفر بیشتر نبودند. «ابنائنا، نسائنا، انفسنا»

6- علىّ‏ بن ابى ‏طالب ‏علیهما السلام، جان رسول اللَّه ‏صلى الله علیه وآله است. «انفسنا»

7- در مجالس دعا، كودكان را نیز با خود ببریم. «ابنائنا»

8 – اهل ‏بیت پیامبر علیهم السلام مستجاب الدعوة هستند. «ابنائنا، نسائنا، انفسنا»

9- استمداد از غیب، پس از بكارگیرى توانایى ‏هاى عادّى است. «نبتهل»

10- كسى كه منطق و استدلال و معجزه، او را به پذیرش حقّ تسلیم نمى‏ كند، باید با او مباهله كرد. «تعالوا... نبتهل»

11- اگر مؤمنان محكم بایستند، دشمن به دلیل باطل بودنش عقب نشینى مى‏ كند. «ندع... نبتهل»

12- استدلال را باید با استدلال پاسخ داد، ولى مجادله و لجاجت باید سركوب شود. «لعنة اللّه على الكاذبین»

 

پاورقی:

1) التحقیق فى كلمات القرآن

2) پیامبر صلى الله علیه وآله فرمودند: سوگند به كسى كه مرا پیامبر حقّ قرار داد، اگر مباهله انجام مى‏گرفت، آن وادى ‏آتش را بر آنان فرو مى ‏ریخت. تفسیر مجمع ‏البیان ؛ مناقب ابن‏مغازى، ص 263

3) صاحب تفسیر المیزان در جلد سوّم صفحه 257 آورده است كه ماجراى مباهله را 51 نفر از صحابه به اتّفاق نظر نقل كرده ‏اند. تفاسیر كبیر، آلوسى و مراغى ذیل آیه، در كتاب الكامل ابن ‏اثیر جلد دوّم صحفه 293، مستدرك حاكم جلد سوّم صفحه 150، مسند احمد حنبل جلد اوّل صفحه 185 و همچنین تفاسیر روح ‏البیان، المنار و ابن‏كثیر و بسیارى از منابع شیعى و سنّى دیگر، این واقعه را ضبط و نقل كرده ‏اند. در كتاب اِحقاق ‏الحق جلد سوّم صفحه 46 نیز نام شصت نفر از بزرگان اهل سنّت را آورده است كه همگى گفته ‏اند: این آیه در عظمت پیامبر و اهل ‏بیت علیهم السلام اوست.

4) تفسیر نورالثقلین ج‏1، ص‏351 ؛ اصول كافى، ج‏2، باب مباهله

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha